به گزارش دیده بان صنعت زنبورداری ایران، برای رسیدن به تجربیات موفق و مؤثر در هر صنعت، باید با افراد خبره و باتجربه آن صنعت به گفتگو نشست و از سردی و گرمی روزگارشان پرسید. در صنعت تولید عسل نیز تنها پای دانش عمومی در میان نیست و علاوه بر آموزش و کسب مهارت، تجربه و آموختن میدانی، نقش مهمی را ایفا میکند.
به گزارش بینا نیوز، در این راستا، این بار به سراغ یکی از شخصیتهای مؤثر و چهرههای پرتلاش و موفق صنعت زنبورداری رفتیم. مهندس عبدالکریم صالح نژاد که کوهی از تجربه و دانش زنبورداری است و دههها در این صنعت به تلاشی خستگیناپذیر و ستودنی پرداخته با مهربانی و صدای گرمشان پذیرای پاسخ به سؤالات ما شدند.
استاد صالح نژاد که از نوادر زنبورداری ایران و یکی از خوشنامترین و موفقترین صادرکنندگان عسل طبیعی و ممتاز ایران هستند، نقش مهمی در شناخته شدن عسل ایرانی به دنیا دارند. ایشان در این سالها تنها به تولید دست نزدند بلکه نسلی از جوانان پرشور و موفق را آموزش داده و به بالاترین مدارج در این صنعت رساندند.
از دیدگاه استاد صالح نژاد بحث تحقیق و توسعه اهمیت ویژهای دارد و خالق برند موفق و نامدار «شهد گلها» باهدف مردمداری، سلامت آحاد جامعه و راهبری فرهنگ مصرف محصولات زنبورعسل همراه همیشگی مردم بوده است. مجموعه تحت مدیریت ایشان با تمرکز بر فاصله خلأ دانشگاه و تولید، آن را به حداقل رسانیده و بهرهوری را به صنعت تولید عسل هدیه داده است.
به گزارش مرجع خبری تحلیلی علمی آموزشی صنعت زنبورداری ایران، مدیریت شهد گلها توسط (پدر و پسر) مهندس عبدالکریم صالح نژاد و دکترصالح صالح نژاد (فارغالتحصیل دانشکده پزشکی PPUM) اداره میشود، واحد تولیدی شهد گلها بهعنوان واحد نمونه از طرف اداره کل نظارت بر مواد غذایی خراسان رضوی در سالهای 84 و 85 و انتخاب مسئول فنی نمونه آزمایشگاهی در این دو سال گردید و چندین بار بهعنوان زنبوردار نمونه استانی از طرف ادارات ذیربط موردتقدیر قرارگرفته است. گفتگوی عسلنا با این چهره سرآمد صنعت زنبورداری را مرور میکنیم:
بینا نیوز – جناب مهندس صالح نژاد، از روزگاران قدیم و ورودتان به حرفه زنبورداری بگویید؟
صالحنژاد: درزمانی که پدرم در قید حیات بودند و در سالهای قبل انقلاب برند «دنیای زنبوران» را داشتیم و پس از فوت ایشان برند «شهد گلها» را انتخاب و توسعه دادیم. زنبورداری شغل نیاکان ما بوده و پدرم قبل از انقلاب نیز به این شغل مشغول بود آن زمان ما واردکننده عسل بودیم؛ مثلاً عسلهای لیوانی از استرالیا به کشور وارد و به قیمت 12 ریال به فروش میرفت، وزن عسل آن حدود 300 تا 350 گرم بود و داخل لیوانهای دستهداری که رویش شکل چندضلعی خانه زنبوری بود، بستهبندیشده بود.
بعد از انقلاب، متولیان صنعت، واردات عسل را ممنوع کردند و بههیچعنوان اجازه واردات عسل به کشور را ندادند. زمانی که واردات را ممنوع کردند، زنبورداری جان گرفت. اینجا بود که زنبورداران شروع به تولید عسل کردند و مردم هم استقبال کردند و در نبود عسلهای خارجی متوجه شدند که عسل ایرانی هم مرغوبیت و کیفیت خوبی دارد.
مردم خوشحال بودند و زنبوردار نیز از اینکه با محصولات خارجی رقابتی ندارد و میتواند بهتر و بیشتر تولید کند خوشحال بود تا اینکه دولتهای بعد از انقلاب در راستای اشتغال آفرینی و توسعه صنعت دستبهکار خوبی زدند، بله این کار در نگاه اول بسیار عالی و قابلتقدیر بود.
-
پس اولین تحولات زنبورداری پس از انقلاب مثبت بود؟ نظرتان درباره سیاستهای بعدی و اعطای وامهای اول انقلاب برای توسعه زنبورداری چیست؟
در آن سالها، دولت گفته بود که به زنبورداران وامهای خوبی میدهد مشروط به اینکه در هر گروه سه نفر باشند و نفر دوم و سوم وامگیرنده را تائید و ضمانت کنند. این خیلی خوب بود که دیگر نیاز به سند و درگیریهای اداری نبود و راحت افراد میتوانستند با ضمانت همدیگر وام بگیرند. با سود چهار درصد و اقساط طویل مدت، افراد بهصورت مثلثی و ضمانت یکدیگر وامهای بزرگی گرفتند تا زنبوردار شوند یا شغل خود را توسعه بخشند.
اینجا متأسفانه ایرادی وجود داشت و از کارشناسی و تحقیق و حمایت و بازرسیهای بعدی و پس از وصول وام خبری نبود. همه آمدند و وام زنبورداری گرفتند؛ از پستچی و پمپبنزینی گرفته تا کارگر و راننده، معلم و نیز خود زنبورداران کوچک و بزرگ همه هجوم آورده همدیگر را ضمانت کرده و وام گرفتند. شرایط هم آسان بود باید از شخصی، زنبور و ادوات میخریدید و بانک پول را به همان شخص صاحبمال و مالک یا فروشنده زنبورها پرداخت میکرد و ضمانتش را از گروه سهنفره میگرفت.
اینجا بود که همه زنبوردار شدند؛ زن، مرد، پیر، جوان، خیاط و بقال، همه زنبوردار شدند و در سرتاسر ایران این وامها به دست صدها نفر رسید تا زنبورداری کنند ولی متأسفانه کسی نپرسید اینها آیا دانش و تجربهای و استعداد و عشقی در این کار دارند؟
-
این وامها چه نتیجه و سرنوشتی داشت و آیا موجب پیشرفت این صنعت شد؟
متأسفانه نتیجه این شد که بیش از 95 درصد این افراد با ناشیگری در مدت کوتاهی زنبورها را به کشتن دادند و مجبور شدند از جیبشان و حقوق مشاغل دیگرشان، وامها را پرداخت کنند و وامهای بسیاری هم گردن ضامنین افتاد و بالاخره دولت از یکی از آن سه نفر طلبش را گرفت. شاید کار غیر کارشناسی بود، ولی 5 درصدی که باقی ماندند و مقاومت کردند زنبورداران واقعی شدند. این ضرر را به جامعه زدند ولی در عوض افراد بااستعدادی در این صنعت به وجود آمدند که ایران را در ردیف بزرگترین تولیدکنندگان عسل جهان قراردادند.
اما امروز انجام چنین کارهایی و دادن چنین وامهایی به بهانه ایجاد اشتغال بدون پشتوانه آموزش و تجربه، غلط محض و اشتباهی بسیار بزرگ است، چراکه ما باید امروزه واحدهای زنبورداری بتوانیم ایجاد کنیم که مجهز باشند و چند هزار کلنی در خود جایداده و دامپزشک مخصوص و امکانات روز داشته باشد و مدیریت اصولی داشته باشد.
-
تحلیل کلی شما از این صنعت در چند دهه گذشته چیست؟
متأسفانه ایران با همین سیاستهای غلط در زنبورداری و اداره نادرست مجموعههای کوچک، واردات بیضابطه زنبور و ایرادات دیگر به کلکسیونی از بیماریهای زنبورعسل تبدیلشده است.
مدیریت غلطی که از بخش خصوصی شروع شد و بخش دولتی هم سخت نگرفت و از کشورهای مختلف ملکه و زنبورعسل وارد کردند و تداخل نژادی بدون برنامهریزی اصولی برای اصلاح نژاد، پیش آمد و بهصورت قاچاق برخی افراد ملکههایی که ناقل بیماری بودند را وارد کردند و اکنون در سطح وسیع «کنه واروا» و بیماریهای گوناگون زنبورها در کشور وجود دارد.
-
پیشنهاد شما برای اصلاح این وضع چیست؟
باید سیاستگذاری دولتها عوض شود و به زنبوردارانی تسهیلات و کمک برای توسعه این صنعت بدهند که تجربه کافی داشته باشند و مثلاً 30 سال در این رشته فعالیت کرده باشند.
باید برای این زنبورداران باتجربه، تسهیلات و سرمایه فراهم شود و در مسائل اقتصادی و فروش او را یاری کنند، دامپزشک به مجموعه او اختصاص دهند و به معنای کلمه او را پشتیبانی کنند. نباید تجربه وامهای بیضابطه قبل که بدون کارشناسی و نظارت دقیق به زنبورداران داده شد، تکرار شود.
زنبورداری امروز مقرونبهصرفه و اقتصادی نیست و متأسفانه فروش عسل چندان بالا و داری سود نیست و همه زنبورداران از پسانداز و جیب خود، امرارمعاش میکنند. باید مسیر صادرات باز شود تا زنبورداری رونق یابد و عسل قیمت واقعی خود را پیدا کند.
-
اعتبار و جایگاه عسل ایرانی در جهان را چطور تعبیر میکنید؟
من زمانی تا ژوهانسبورگ کانتینری عسل صادر کردم، برای کشوری که خودش صادرکننده عسل است و این نشان میدهد که عسل ایران، ارزش و کیفیت و مرغوبیت جهانی دارد.
عسل ایران و گیاهان دارویی ما و تنوع این محصولات کشور ما در جهان منحصربهفرد است، ما بهراحتی میتوانیم، روی این ظرفیتها کارکنیم به شرطی که کار اصولی باشد، مدیریت باید منطبق بر استانداردهای روز باشد، ولی در این مقطع ما ضعف بزرگی در مدیریت داریم./