به گزارش دیده بان صنعت زنبورداری ایران، ادوات و ابزار از زیرساختهای بخش تولید است و بدون داشتن ابزار دقیق و بومیسازی شده، نیل به تولید باکیفیت و انبوه میسر نیست. هر چه این ابزار با فناوری روز و تکنولوژی حرفهای سازگارتر باشد، توسعه در آن صنعت سریعتر رخ میدهد و آموزشهای تولید و تحقق خطوط تولید، هموارتر میشود.
صنعت زنبورداری ایران که اصولاً بهصورت سنتی عمل کرده است ازنظر ادوات و نهادههای تولید و تجهیزات در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و به دلیل نبودن سرمایه در گردش، زنبورداران و شرکتهای تولیدی، قادر به تجهیز و نوسازی این ناوگان نیستند.
به گزارش بینا نیوز، شرایط زنبورداری ما از زنبورداری دنیا خیلی متفاوت هست، این ابزار مرتبط با شرایط اقلیمی ما میشود و درمجموع کشور خشکی داریم و میزان بارندگی هم کم است و شرایط اقلیمی خاصی داریم، ولی در برابر، کوهستانهای کشور را داریم و مراتع کوهستان و این زنبورداری ما را با برخی از کشورها که بیشتر عسل زراعی تولید میکنند و در ابعاد خیلی بزرگ هستند که زنبورداریشان دو بعد تفریحی و سرمایهای دارد، متفاوت میکند.
در کشورهای دنیا و کشورهای صنعتی آمریکا، کانادا و برخی دیگر از کشورها، زنبورداری بعد صنعتی دارد که شرکتهای بزرگ سرمایهداری هستند، شرکتهایی که مالیات میدهند و در این عرصهها با تولید انبوه جهانی فعالیت میکنند و یک بعدش هم زنبورداری تفریحی هست که مردم در خانههایشان زنبورداری میکنند این ساختار با ساختار کشور ما متفاوت هست زنبورداری در کشور ما یک شغل تقریباً محسوب میشود و میتوان گفت که معیشتی است و از طرف دیگر به دلیل وضعیت بیکاری حاکم بر کشور و اینکه این شغل زنبورداری سرمایه چندان زیادی را نمیخواهد، خیلی از بخشهایی که موظف بودند، شغل ایجاد بکنند دیوار زنبورداری را کوتاه دیدند و نیروهای کار را به اینطرف هل دادند و درواقع ما در تراکمی غیراستاندارد و غیر نرمال در بحث زنبورداری مواجه هستیم و این شرایط تولید ادوات را عوض میکند.
ما هم در این بحث شرایطی را ایجاد کردیم و نیازسنجی دقیق و رصد علمی کردیم. نیازها در برخی از اقلامی بود که در این اقلام در دنیا وجود داشت و در ایران وجود نداشت. ما اینها را مطابق با شرایط خودمان تولید کردیم و واقعاً هم تحقیق و هزینههای زیادی داشت.
یک سری از ابزاری هست که در دنیا استفاده میشود، ولی اینجا با شرایط موجود به کار زنبوردار ما نمیخورد، اینها ویژگیهای خاصی هست که ما روی آن فعالیت کردیم.
مشکل همان بحث معیشتی بودن این کار هست، یعنی با بحثهای معیشتی نمیتوان درازمدت فکر و برنامهریزی کرد. ما یک رقم 30 درصدی افزایش بهرهوری را در این کندوها دارد و واقعاً این هزینه به سرمایهگذاری تبدیل میشود، ولی مشکل عدم نقدینگی و سرمایه در گردش نداشتن زنبورداران وجود دارد.
در حال حاضر در کشور کندوهای کف باز و انواع جدیدی ساخته شده است، مزیتهای خاص این کندو، در کشور ما چون کشور گرم است و گرمتر هم میشود، ما تا 50 درجه سانتیگراد عملکرد این کندو ها ضمانت شده است.
یعنی الآن خیلی از زنبوردارها در کندوهای معمولی در کوهستان درواقع گیر افتادند، اسیر شدند و در کوهستان جریان شهد تمامشده و اینها 15 خرداد میروند به ارتفاعات و در ارتفاعات حدود یک ماه و نیم، ما شهد داریم بعدازآن شهدی در کوهستان وجود ندارد، حالا زنبوردار میخواهد تحرک داشته باشد و با کندوهای سنتی و این نوسانها، کار بسیار سخت است.
کندوهای معمولی را اگر در این شرایط به محیطهای گرم دیگر ببرند، با ذوب شدن موم روبرو میشوند و زنبورعسل آسیب میبیند، یعنی اصلاً بهرهوری چندانی ندارد.
مدیریت کندو و احاطه بر آن، از عوامل مهم است و در بحث تولید عسل و در بحث رشد بهاره همه اینها عوامل مؤثری هستند، ولی زنبوردار بنیه مالی ندارد.
هم مسئله ناوگان فرسوده وجود دارد و هم مسئله روشهای کهنه تولیدی؛ اما خوشبختانه در سالهای اخیر آموزشها و فضای مجازی یک شرایط خاصی را ایجاد کرده که دانش زنبوردارها بالا رفته است ولی نیازمند مدیریت قوی و علمی بر کلنیها هستیم.
به گزارش بینا نیوز، من فکر نمیکنم ما بتوانیم اصلاً به آن مرحله برسیم و با صنعت ابزارسازی دنیا رقابت کنیم، ببینید زنبورداری ما شرایطش مربوط به بحث اقلیم منطقه هست و بهنوعی یک زنبورداری سنتی داریم که با زنبورداری صنعتی فاصله دارد. همچنین مسئله بیکاری که در کشور ما فراگیر است، اصلاً اجازه این کار را نمیدهد.
یکی از زنبورداران ایران که در کانادا زنبورداری میکند، میگوید ما متوسط برداشتمان از هر کندو 70 کیلو هست. من وقتی سؤال میکردم که منطقهای که شما دارید زنبورداری میکنید، چه مساحتی دارد؟ میگفت 90 کیلومتر در 60 کیلومتر! توجه بفرمایید که مزارع کلزا و کشاورزیهای صنعتی، با آن ابعاد وسیع قطعاً جواب میدهد و میتواند جوابگوی ادوات مدرن و مثلاً 20 کارگر باشد.
ما اساساً یک چنین نوعی از کشاورزی نداریم و یک چنین میزان بارندگی هم نیست و معضل بیکاری هم که وجود دارد و سرریز بیکاری را در چنین مشاغلی مثل زنبورداری ریختند و بر مشکلات افزودند.
درواقع بینی، امکان ندارد که در زنبورداری هیچوقت بتوانیم بهپای زنبورداری کانادا یا آمریکا برسیم، ما مدل خودمان را داریم و مدل ما متفاوت و با بازده کمتری است.
اساساً یکی از دغدغهها و شاید خیلی از مشکلات کشور ما این هست که بیشتر دنبال این هستیم که الگوبرداری کنیم و این الگوها را بدون توجه به ساختارهای خاص کشور خودمان پیاده کنیم. زنبورداری ما مدل خودش را دارد و این مدل باید توسعه یابد ولی قابلتغییر عمده و تحول بنیادین یا شبیهسازی مدل دیگری نیست.
زنبورداری کشورهای دیگر هم بر اساس شرایط خاص خودشان است. این است که امکان ندارد ما مثلاً در بحث مکانیزه بهپای آنها برسیم. آن زنبوردار خارجی عمده مخارجش توسط دولت در بخش گردهافشان تأمینشده و فرصت کارهای خلاقانه و کسب درآمد بیشتری دارد و لنگ مخارجش نیست و همه جور حمایت برای توسعه کار دارد.
مشکلات ما از سایر تولیدکنندهها جدا نیست، تولیدکننده ابزار زنبورداری مشکلاتی دارد که نوسانات بازار مهمترین آنها است و این نوسانات بازار بهشدت ما را تحتفشار قرار داده است.
در بحث زنبورداری مثالی میزنم، زنبوردار به دلیل اینکه قدرت ریسک پایینی دارد، نمیتواند بیاید کندوی مدرن را بخرد، می آید کندو ها را میبینید، ولی اگر 150 کندو نیاز دارد، 10 عدد میخرد و میخواهد بعدازآنکه آن را آزمایش کند، خرید کامل را انجام دهد ولی تا آن زمان قیمتها دو برابر شده و دیگر نمیتوان خرید کند.
این نوسانات قیمت اصلاً سیستم کار از هم میپاشد. تولید کننده ابزار زنبورداری نیاز دارد که تولید کند و سرپا باشد، مواد اولیه میخرند، بعد یکدفعه مواد 50 درصد افت میکند، حالا حساب کنید تمام موجودی انبار یک تولیدی 40 درصد افت قیمت پیدا میکند یا به مشتری پیش فاکتور میدهند ولی یکباره قیمت مواد بالا میرود؛ یعنی این شرایطی هست که اصلاً تعادل بازار را به هم زده و مشتری نمیتواند انتخاب و خرید کند. الآن یکی معضلات ما این است که ما بهصورت هفتگی باید سیستم قیمتها را تغییر بدهیم.
به گزارش دیده بان صنعت زنبورداری ایران، یکی از سازندگان ادوات زنبورداری می گوید: مشکلات اصلی عدم جذابیت تولید نسبت به سایر بخشهاست، متأسفانه بازار آشفتهای داریم که دست دلالهاست و تلاش و تولید در آن بهایی بهجز هزینه و رنج ندارد. ما با عشق و علاقه در این صنعت زنبورداری، شروع به فعالیت کردیم و مبادا روزی برسد که ده سال بعد به این نتیجه برسیم که اگر کاری نکرده بودیم، اگر در خانه نشسته بودیم و دنبال تفریحات بوده و وارد این بازار آشفته نشده بودیم، درآمد ما سه برابر بود! ولی درمجموع از تولید راضی هستم، ولی این فضای سفتهبازی و بازار آشفته یکی از مشکلات جدی و سد راه صنعت ماست.
هر حال بخش متولی دولتی هم این صنعت دارد و باید حمایت بکند. اگر یکی داوطلب شده که این سرمایه گزاری و ریسک را بکند که بیاید تحقیق کند و یک ابزاری بسازد که مثلاً موردتوجه جامعه قرار بگیرد و در چندساله بعد هزینههایی که کرده را دربیاورد، واقعاً باید از او حمایت شود ولی اینجا چنین نیست و موانع زیادی ایجاد میکنند، مالیاتهای سنگین و هزار جور سنگاندازی دیگر جلوی پای تولید.
برای تشکلهای صنفی ما اساساً مشکلمان در تشکلهای صنفی هست که با ما همسو نیستند ازجمله اتحادیه و بخش تعاونیها. ببینید موضوع ما در سیاست کلان هست، سیاست کلان مشاغل کوچک را نادیده گرفته است.
در این مسئله، بیش از آنکه به تولید ثروت فکر بکنند، بیشتر بهعنوان کسانی که مردم را سرکار میگذارند، عمل میکنند! سیاستهای کلان ما درباره موضوع صنایع خرد، بههیچوجه خوب عملنکرده است.
به گزارش مرجع خبری تحلیلی علمی آموزشی صنعت زنبورعسل ایران، در رابطه با تولید ثروت و تکیهبر صنایع کوچک، این سیاست در پاکستان و ترکیه هست و در ژاپن اساس بر صنایع کوچک و ثروت آفرینی آنها است. ولی در کشور ما تنها به کارخانههای ملی بزرگ و صنعت نفت بهاداده میشود. در کشور ما مسئله نفت، بلای بزرگی سر کشور ما آورده و باعث شده که صنایع کوچک، در نظر مسئولین بلندنظر و زیاد خواه ما که به کار کم و تلاش محدود و بودجه بادآورده عادت کردند، اصلاً ناچیز جلوه کند.
کارآفرینیهای ما هم مستمر نیست و ابتدای سال که افزایش حقوق پیش میآید و اکثر شرکتها نمیتوانند و توان پرداخت حقوق را ندارند، تعدیل نیرو میکنند و دوباره مشکل بیکاری ادامه پیدا میکند، چرا؟ چون نگاه اساسی به مسائل مشاغل کوچک ندارند./
یادداشت: مهدی رفائی