به گزارش دیدهبان صنعت زنبورداری ایران، فصل بهار موسم آغاز کار جدی زنبورداران در صحرا و زنبورستانهای کشور است. فصلی که باید زنبوردار همچون مدیری علمی و آگاه، سراپا هوش و بیدار باشد.
به گزارش بینا نیوز، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان زنبورداری دنیا، مهمترین عامل پیشرفت و موفقیت زنبورداری مدیریت علمی و جامع بر زنبورستان است. اگر این مدیریت با پشتکار و تلاش، جدیت، پشتوانه علمی و آموزشی روز و توجه به هشدارها و خطرها باشد، هیچ عاملی در برابر این اراده کارساز نیست و قطعاً هیچکدام از آفات، خطرات، بیماریها و مشکلات زنبورداری نمیتواند حریف این مدیریت کارآمد و پیشرو باشد. بهقولمعروف هر مشکلی، راهکاری دارد و هر خطر و آفتی میتواند با یک پیشگیری قبلی به تعویق بیفتد یا از بین برود.
پس توجه داشته باشیم اولین عامل بسیار مهم در بروز مشکلات، زیانها، هزینهها و حوادث شوم زنبورداری، ناآگاهی زنبورداران، بیتوجهی و سهلانگاری و عدم مدیریت علمی دقیق بر زنبورستان است. پس بدانید مهمترین رکن موفقیت زنبورداری خود شما هستید.
روایت اول:
یک زنبوردار مینالد که 200 کلنی زنبورم را بر اثر استفاده از سم قاچاق و غیر مجازی که یک دلال یا فروشنده فرصتطلب به من قالب کرد، از دست دادم! چرا باید یک زنبوردار با مثلاً 15 سال تجربه اسیر دغلبازی یک دلال سم فروش شود و نداند امروزه داروهای ارگانیک بهسهولت و اطمینان با روش استفاده آسان در دسترس است و چرا باید به این داروهای ناایمن، قاچاق و ازردهخارج پناه ببرد و چگونه حتی روش درستی برای استفاده همان داروی نامناسب هم نیاموخته که یکدفعه بر اثر استفاده از دز یا نحوه مصرف نامناسب، سبب مرگ یا فرار زنبورها از کلنی شود.
پس جدای از آن سم فروش متقلب و ازخدابیخبر که قطعاً مستوجب تعزیر و مجازات است و در سایه بیتوجهی سازمانهای موظف به این عمل غیرقانونی و غیرانسانی برای کسب سود دست میزند، شما برادر زنبوردار هم مقصر هستید که به دلیل بیتوجهی و نا آگهی یا کمتر هزینهکردن به این داروی مخرب روی آوردی و به دست خود کلنیهایت را به کام مرگ فرستادی. حتی اگر تمام شهر از داروهای قاچاق پر باشد، این شما هستی که باید با چشمباز و دید آگاه عمل کنی.
روایت دوم:
به گزارش بینا نیوز، زنبورداری دلشکسته و متضرر، گلایه سر میدهد که 150 کلنیام در هنگام کوچ بر اثر توقف و سهلانگاریهای راننده تلف شدند و اکنون هیچ راهی ندارم. او به دنبال شکایت از راننده است! رانندهای که تاکنون زنبور جابهجا نکرده یا مثلاً مشکل اعتیاد داشته و یا به زنبور و کندو هم به چشم میوهوترهبار یا بار گونی و گندم نگاه میکرده است. میپرسم آیا خودت همراه راننده نبودی؟ میگوید به دلیل فلان مشغله نبودم ولی گفته بودم چهکار کند و حالا با یکبار از زنبورهای خفه شده و مرده روبرو هستم.
به نظر شما چقدر راننده مقصر است و مقصر اصلی کیست؟ چطور یک زنبوردار حرفهای و متعهد، حاصل عمر و سرمایه و دسترنجش را به دست کسی در جادههای پرخطر میسپارد که هیچ آموزشی برای زنبورداری و حملونقل و بارگیری و تخلیه کلنیها ندارد؟ چطور همراه این بار خطرپذیر زنده و بسیار ویژه نبوده است؟ چه انتظاری میتوان از آن راننده بیتجربه داشت. آیا حتی در صورت عدم همراهی خود زنبوردار، امکان رهسپار کردن یک زنبوردار دیگر نبود؟ آیا به همره راننده ادوات لازم برای نجات، خنککردن و حملونقل استاندارد زنبورها فرستاده شده بود؟ چطور شخصی بیخیال و بدون رصد ساعتبهساعت کلنیهایش را در جاده رها میکند؟ حتی با گونیهای سیبزمینی هم اینطور ناشیانه عمل نمیکنند.
پس زنبوردار عزیز، قطعاً ما هم از این زیان شما و مردن حتی یک تک زنبور ناراحت و دلگرفته میشویم ولی انصافاً با کمی تدبیر و مدیریت و همراهی خودت و با کمی پرسوجو و آرامش میتوانستی از این ضرر هنگفت جلوگیری کنی. با چینش صحیح و رعایت ستونبندی و فاصله کندوها، با گذاشتن شربت کافی و آب، با چند بار آبپاشی سریع و تذکر و رعایت عدم توقف بیش از چند دقیقه و خاموش نکردن ماشین، با رعایت اصول فنی و معاینه فنی دقیق کامیون و استفاده از راننده باتجربه در حمل زنبور و… رعایت همین نکات و چند نکته ساده دیگر کافی بود تا این فاجعه اتفاق نیفتد. پس بیایید سهلانگاری خود را صددرصد به گردن رانندهای که قطعاً او هم خطا و اهمال داشته نیندازیم.
روایت سوم:
زنبوردار دیگری دردمندانه از سمپاشی صحرا و غافلگیری خود و نابودی چندین کلنیاش میگوید، حکایتی که بارها گفتیم و نوشتیم و خودش هم بارها قبلاً شنیده است؟ درست است که جهاد کشاورزی و واحد ترویج به وظایف خود عمل نمیکند و مقصر است. درست است که کشاورز ما آموزش ندیده و درک لازم را در بسیاری مواقع برای همجواری با زنبورستانها ندارد. درست است که باید به شما خبر میدادند و ندادند ولی برادر من شما خودت باید آگاه و بیدار باشی و هر روز با درایت زنبورستانت را متفکرانه مدیریت کنی. خودت باید با مزارع اطراف و باغداران و مرتعداران تعامل داشته باشی و آموزششان بدهی. مگر نمیدانیم که روزهای اواخر سال و دو ماه اول بهار موسم سمپاشی مزارع است؟ کسی به فکر ما نیست ولی چرا خودمان بیدار نباشیم؟
چه خوب بود اگر این زنبوردار عزیز یا دیگر زنبورداران سری به صاحبان مراتع و کشاورزان یا اداره جهاد کشاورزی محل میزدند و جلوتر از حادثه عمل میکردند تا با یک فاصلهگیری مقطعی یا تدابیر دیگر از این زیان جلوگیری میکردند.
مدیریت علمی یعنی رعایت همین مسائل و اگر خود زنبوردار بیدار باشد، آموزشدیده و بهروز باشد و برای کارش ارزش قائل شود همه این مخاطرات که قطعاً دیگران هم در آن مقصر هستند، قابل پیشگیری خواهد بود.
به گزارش مرجع خبری تحلیلی علمی آموزشی صنعت زنبور عسل ایران، امیدواریم در این فصل بهار که موسم امید و برکت است زنبورداران عزیز با رعایت نکات مهم پرورش زنبور، اصول کوچ و جابهجایی، کنترل بیماریها و مدیریت بهداشتی بتوانند بهموقع و با عملکرد مناسب از بروز حوادث اینچنینی که قطعاً قلب زنبورداران و دوستداران طبیعت را به درد میآورد جلوگیری کنند.
یادداشت: مهدی رفائی